هلن کوچولوی مامانهلن کوچولوی مامان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

دنیای مامانی

تولدت مبارک عسلکم

سلام به دختر زیبا و شیرین من . دخترم امروز که دارم برای شما خاطره زیبای تولدت رو    می نویسم 3 روز از تولدت گذشته . پنج شنبه شب تولد یکسالگی شما رو گرفتیم البته با چه مکافاتی اینقد دوندگی داشت که اصلا فکرشو نمی کردم ولی هر چی بود به خیری و خوشی گذشت و همه چی خیلی خوب و عالی و به خیری گذشت . خیلی خیلی خوش گذشت به ما همه دوستان و فامیل امدن و ما هم با تلاش هر چه بیشتر برای شما تزیینات اتاق و .....را با خاله نغمه انجام دادیم واقعا خاله نغمه و عمو مهدی و خاله ساغر کمک کردن تو تزیینات اتاق به ما دستشون درد نکنه . حالا عکسهای شما رو اماده بشه حتما برات می ذارم تا بقیه هم ببینند . دخترم اون شب خیلی ناز شده بودی همش که بغل مامان...
25 آذر 1391

هلن لوس ماماني

زيباي من سلام امروز شنبه 25/9/91 هست و من دارم براي شما نازنينم خاطرات خوبت مي نويسم . دخترم مي خوام برات بگم از راه رفتنت كه دقيقا از چهارشنبه شب شروع به راه رفتن درست و درمون كردي اينقد همه ذوق كردن از اين موضوع مخصوصا من و بابا پيمان كه داشتيم بال در مياورديم اتفاقا هموم شبي بود كه مامان فاطي و بابايي حسين و دايي و خاله شما هم اومد بودن كه ما را كلي با اومدنشون ذوق زده كرده بودن خيلي دلم براي مامانم تنگ شده بود دوست دارم مامان جونم  . عزيزم اين شيرين كاري هاي روزانه تو رو وقتي مي بينم خيلي به خودم مي بالم هر روز كه مي گذره بزرگتر مي شي و خانوم تر مي شي بخدا خيلي خوشحال مي شم بعضي موقع ها به بابايي مي گم اين همون هلن ك...
25 آذر 1391

دختر کوچولوی شیطونم

سلام خوشکل مامانی . امروز شنبه ١١/٩/٩١ و من خیلی وقته که برای تو نازنینم خاطره ای ننوشتم چون دخترم هفته پیش مریض شدی خیلی وحشتناک بود چون من و بابایی دیگه داشتیم دق می کردیدم . من از یکشنبه تا پنج شنبه درگیر مریضی شما نازنینم بودم بعدش هم که تاسوعا و عاشورا بود و در گیر کارهای خودمون و ما حدود ٨ روز با هم بودیم خیلی با هم عادت کرده بودیم گوگولی مامان . روزی که می خواستم بیام اداره دق کردم چون خیلی بهت عادت کرده بودم دخترکم . برات اگه بخوام از خاطرات خوبت بنویسم یک دنیا حرفه . مامان فاطی و بابایی حسین با خاله و عمو مهدی رفتند با هم مشهد .دلم خیلی براشون تنگ شده و هر موقع که اسمشون جلوت می برم دنبالشون می گردی قربونت برم . ما چند وقته که ...
11 آذر 1391
1